
جای مرینت و کلویی عوض میشه

مرینت (بابلش شهداره)
بابایی میشه بری نون وا😠 رو دستگیر کنی و دخترش رو
شهدلر نه عزیزم نمیشه طبق قانونه.......
اه بابا فهمیدم ولش
الیااااا بیا ناخون هام رو درست کن این جاش خراب شده اههه الیاااااااااا
کلویی: سلام بابا خوبی امروز چی پختی
بابلش کیک عزیزم کییک کوچولو برای تو
مرینت ممنونم بابا
باباش سابرینا رو هم اوردی بزار برا اونم بدم ۲تا پخته بودم برای فرداتم بلشه ولی بزار بدمش به سابرینا
ممنون
رفتیم بالا و دیدیم یه جعبه بی شگل قلب هست سابرینا گفت بازش کن بازش کن
و گفتم نه هنوز نه
حالا ببین از طرف کیه
یوهو ادرین
بزار کیک هامون رو بخوریم بعد
.....
بعد کیک ها رفتیم باز کردیم دیدیم یه جعبه ی دیگه توش هست و اون رو باز کردیم باز یه جعبه ی دیگه ت...... 🎁🎁
تابه کوچوعه رسید باز کردم دیدم یه انگشتر الماس کوچولو عه این قدر خوشحال شدم که داشتم جیغ میزدم
و ازمرینت
بابا برام انگشتر الماسم رو خربدی
باباش......
پایان پارت ۲
مبه